محل تبلیغات شما

                          عنوان: اصول سياست گذاري در آموزش وپرورش

رشته: برنامه ريزي درسي                                            استاد :آقاي دكتر ابوالفضل بختياري                                                                   دانشجو: زهرا خدادادي قره تپه         

مقدمه:

اصول سياست گذاري در آموزش و پرورش با توجه به توسعه درون زا و به سه واقعيت موجود ، با اهميت تشخيص داده شده اند : واقعيت اول: چارچوب هاي فكري براي برنامه ريزي آموزشي است،  واقعيت دوم: شواهد تجربي در خصوص افت و خيزسياستگذاري است واقعيت سوم: الگوهاي موجود سياستگذاري ميباشد. در اين نوشته در نظر داريم به عناصر دخيل در سياستگذاري در آموزش و پرورش و همچنين به عواملي كه بر سياست گذاري تاثير ميگذارد بپردازيم.

 

اين سه اصل ، در الگوي كل گرايانه ي سياست گذاري ، در پاسخ به ابعاد اصلي تغيير جهاني شكل ميگيرد:

رويكرد بوم شناختي به آموزش و پرورش به عنوان يك نظام و شبكه اي از عوامل تاثير گذار بر يكديگر كه شكل دهنده ي موقعيت و محيطي است كه آموزش در آن اتفاق مي افتد ، توجه دارد.

رويكرد شوآب به سياست گذاري آموزش و پرورش اين است كه به حضور نمايندگان متفاوت در هر موضوعي كه به برنامه ريزي آموزشي مربوط مي شود در فرايند سياستگذاري اعتقاد داشت.

چشم انداز بيانيه هاي سياسي به منظور داشتن قابليت هاي اجرايي منعطف است.

عناصر دخيل ، در انتخاب شركت كنندگاني كه ميخواهند برنامه ي درسي را تدوين نمايند،اثر گذار است.

منظور شوآب از عبارت (عناصردخيل) موارد و سر فصل ها و عواملي است كه نيازمند توجه از سوي برنامه ريزان درگير در تدوين سياست ها و برنامه ي درسي است. شواب اين موارد رابه عنوان(عناصر دخيل) براي تدوين يك برنامه ي درسي قلمداد مي كند :

موضوع درسي، ياد گيرنده، معلم و زمينه .

يكي از عناصر دخيل "موضوع درسي" است كه به محتواي يك برنامه ي درسي و ماهيت علمي آن و چيزي كه بايد آموخته شود مربوط مي شود و مسلما در برنامه ي درسي بيشترين اهميت را دارد .

يكي ديگر از عناصر دخيل سياست گذاري " زمينه" است و در واقع همان محيط آموزشي ، فرهنگي ، اجتماعي و فيزيكي است.

به دليل تفاوتهاي بين تدوين برنامه ي درسي و سياست گذاري ، عناصر دخيلي كه شواب براي تدوين برنامه هاي درسي پيشنهاد كرده ،به طور مستقيم  قابل استفاده براي سياست گذاري نيست.

به همين دليل اين پنج عنصربه عنوان عناصر دخيل سياست گذاري در آموزش در پرتو سه حوزه ي آموزش وپرورش در پاسخ به تغيييرات جهاني امروز هستند : "پيشينه و سابقه ي عملي،كارگزاران ، فراگيران، زمينه و رسانه ها".

عنصر"پيشينه ي علمي" به معناي مبناي لازم براي تصميم گيري در خصوص يك سياست آموزشي است كه به ميزان كافي پاسخگوي تاثيرات جاري ابعاد جهاني سازي مي باشدو در عين حال شامل دانش ، اطلاعات و  تجربيات به دست آمده در سه حوزه ي آموزش و پرورش ميشود.عنصر "عامل" يا "ذي نغع" به بازيگران عرصه ي سياست گذاري مربوط مي شود مانند مجريان، اداره هاي دولتي ، مدرسان و والدين و همچنين سازمان هايي همچون اتحاديه ي معلمان وساير گروه هاي درگير و علاقه مند (بن پرتز،1995، گريندل،2004، لوبيانكو ، 2004، سوانسون وبارليج،2006). تعامل اينها با يكديگر ،روابط قدرت آنها و انگيزه هاي آنها براي تصميمات اساسي در سياست گذاري ضروري است .

عنصر يادگيرندگان به اين اشاره دارد كه پيشينه ي فرهنگي دانش آموزان ،سن آنها و پايه ي علمي آنها در فرايند سياست گذاري بايد مورد توجه باشد.

عنصر "زمينه " تركيبي از عوامل متنوع فيزيكي و اجتماعي است و سياست گذاري وضعيت اقتصادي و محيط سياسي را شامل مي شود .

عنصر "رسانه" عنصر جديدي در طراحي برنامه هاي آموزشي است .

عواملي كه بر سياست گذاري تاثير ميگذارندعبارتند از:

ويژگي هاي كشوري.

زمينه هاي سياسي: در تحليل بخش سياسي يك توان و ظرفيت دولت در امر برنامه ريزي در سطح ملي  يكي ديگر از متغير هاي كليدي است كه بايد به آن توجه كرد .

زمينه هاي اقتصادي : در اين حوزه ، تحليل كننده بايد به طور عام نسبت به اوضاع كلان اقتصادي و به طور خاص در مورد منابع انساني كشور توجه داشته و اطلاعاتي را به دست آورد .

توان تامين مالي:در سياست گذاري هزينه هاي مختلفي مورد توجه قرار ميگيرد . هزينه هاي مالي ،سياسي و اجتماعي از مواردي هستند كه در هنگام تغيير وضع بايد ارزيابي شوند.

امكان پذيري : كه منابع انساني را شامل مي شود.

اتخاذ يك تصميم سياستي و ارزيابي سياست تدوين شده : يك تصميم سياسي ، تصميم غايت و سرانجام يك جريان است كه در ضمن آن تمام اطلاعات مربوطه تصميم گيري جمع آوري شده ، تحليل گرديده و در مجموع يك سياست بهينه طراحي و انتخاب شده است.

روابط قدرت: قدرت نشان دهنده ي توانايي شركت كنندگان مختلف براي تقويت ايده هاي آنها در خصوص فرايند ساست گذاري است.

موضوعات زماني: مطالعات در مورد سياست گذاري همچنين نشان مي دهد كه مقوله ي زمان عامل مهمي در فرايند سياست گذاري است.

نتيجه گيري : در اين نوشته به اين پرداختيم كه در سياست گذاري در آموزش و پرورش پنج عنصر دخيل هستند " پيشينه و سابقه ي علمي ، كار گزاران ، فراگيران ، زمينه ورسانه .ويژگي هاي كشوري و زمينه هاي سياسي و اقتصادي و ديگر عوامل برسياست گذاري هر كشوري تاثير مي گذارد ومتخصصان و برنامه ريزان نقش اساسي در اين امر مهم دارند.

 منابع :نادري ناهيد ؛ رضا علي نوروزي و سيد علي سيادت (1395. سياست گذاري در آموزش و پرورش.  اصفهان : نشريار مانا ،ص44-29)

خاطرات كودكي و انديشه هاي محمد رضا سركارآراني

درس پژوهي مدل بهسازي مداوم آموزش

شيوه هاي سياست گذاري در آموزش و پرورش

سياست ,  ,گذاري ,ي ,كه ,، ,سياست گذاري ,    ,است كه ,آموزش و ,و پرورش ,اصول سياست گذاري ,فرايند سياست گذاري ,سياست گذاري تاثير ,دخيل سياست گذاري

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها